نویسنده ی گمنام

 

 

یک روان نویس، دیوان حافظ جیبی، موهای سپید و چند هزار تومان بدهی؛ ارثیه پدری من!

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
کاسه به دستی تشنه لب دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 02:46 ب.ظ http://del1.blogsky.com

سلام
یه کم از ارثیه ات رو با منم تقسیم کن ...چون خیلی شاعرانه اند ...

سروش سه‌شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:14 ب.ظ http://lack.blogsky.com

ارثیه بابا و بابا بزرگ من مقدار بسیار زیادی پول و پله و چیزی حدود دو برابر اون کینه و نفرت و ... هستش . حالا میای ارثیه هامونو عوض کنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد